همه نمیخواهند همه فن حریف باشند. در واقع، در محیط بازاریابی و مراقبتهای بهداشتی امروزی، اغلب پوشیدن کلاه متخصص به عنوان یک مزیت تلقی میشود. شاید این یکی از عواملی باشد که ECPها را به عصر تخصص سوق میدهد.
همانند سایر رشتههای مراقبتهای بهداشتی، امروزه بیناییسنجی نیز به سمت این روند تخصصی شدن در حال حرکت است، که بسیاری در بازار آن را به عنوان یک وجه تمایز در حرفه خود، راهی برای خدمترسانی گستردهتر به بیماران و روندی مرتبط با علاقه روزافزون بیناییسنجها به انجام مراقبتهای پزشکی از چشم، با گسترش دامنه فعالیتها، میبینند.
مارک رایت، متخصص ارشد توسعهی پزشکی و سردبیر حرفهای مجلهی «بررسی بیناییسنجی کسبوکار» میگوید: «روند تخصصیسازی اغلب نتیجهی قانون تخصیص بودجه است. به عبارت ساده، قانون تخصیص بودجه این است که هر فرد/بیمار مبلغ مشخصی را سالانه برای مراقبتهای پزشکی هزینه خواهد کرد.»
او افزود: «یک مثال رایج که در مطب برای بیماری که خشکی چشم در او تشخیص داده شده است، اتفاق میافتد این است که به او یک لیست خرید میدهند: این قطره چشم را از داروخانه، این ماسک چشم را از این وبسایت و غیره بخرید. سوال این است که چگونه میتوان از این پول در مطب به حداکثر استفاده کرد.»
رایت پرسید، در این مورد، نکته قابل توجه این است که آیا میتوان قطره چشم و ماسک چشم را در مطب خریداری کرد، به جای اینکه بیمار مجبور شود به جای دیگری مراجعه کند؟
همچنین امروزه متخصصان بیناییسنجی به این واقعیت توجه دارند که در زندگی روزمره امروزی، بیماران نحوه استفاده از چشمان خود را تغییر دادهاند، که به ویژه تحت تأثیر افزایش زمان استفاده از صفحه نمایش قرار گرفته است. در نتیجه، متخصصان بیناییسنجی، به ویژه آنهایی که بیماران را در مطبهای خصوصی ویزیت میکنند، با بررسی فعالتر یا حتی افزودن تخصصهایی برای رسیدگی به نیازهای در حال تغییر و خاصتر بیماران امروزی، به این موضوع واکنش نشان دادهاند.
به گفته رایت، این مفهوم، وقتی در یک زمینه بزرگتر در نظر گرفته شود، یک روش کلی است که بیمار مبتلا به خشکی چشم را شناسایی میکند. آیا آنها کاری بیش از تشخیص انجام میدهند یا فراتر رفته و او را درمان میکنند؟ قانون تخصیص کیف پول میگوید که در صورت امکان، آنها باید او را درمان کنند، نه اینکه او را به کسی یا جایی بفرستند که در آنجا آن پول اضافی را که قرار است خرج کند، خرج کند.
او اضافه کرد: «شما میتوانید این اصل را در مورد هر یک از روشهایی که تخصص ارائه میدهند، اعمال کنید.»
قبل از اینکه مطبها به سمت یک تخصص خاص حرکت کنند، مهم است که توسعهدهندگان (ODs) روشهای مختلفی را که ممکن است برای رشد مطب در دسترس باشد، تحقیق و تجزیه و تحلیل کنند. اغلب، بهترین نقطه شروع، پرسیدن از سایر ECPهایی است که از قبل در تخصص مورد نظر مشغول به کار هستند. و گزینه دیگر، بررسی روندهای فعلی صنعت، جمعیتشناسی بازار و اهداف حرفهای و تجاری داخلی به منظور تعیین تناسب بهینه است.

ایده دیگری در مورد تخصص وجود دارد و آن مطبی است که فقط حوزه تخصصی را انجام میدهد. رایت گفت، این اغلب گزینهای برای پزشکان عمومی است که نمیخواهند با «بیماران نانخور» سر و کار داشته باشند. «آنها فقط میخواهند با افرادی که به تخصص نیاز دارند سر و کار داشته باشند. در این مطب، به جای اینکه مجبور باشند تعداد زیادی از بیماران کمدرآمد را برای یافتن بیمارانی که به مراقبت سطح بالاتر نیاز دارند، بررسی کنند، اجازه میدهند سایر مطبها این کار را برای آنها انجام دهند. در این صورت، مطبهای فقط تخصصی، اگر محصول خود را به درستی قیمتگذاری کرده باشند، باید درآمد ناخالص و خالص بالاتری نسبت به مطب عمومی ایجاد کنند، در حالی که فقط با بیمارانی که میخواهند سر و کار دارند.»
اما او افزود، این روش عملی ممکن است این مسئله را مطرح کند که بسیاری از مطبهایی که یک تخصص ارائه میدهند، محصولات خود را به طور مناسب قیمتگذاری نمیکنند. «رایجترین اشتباه، قیمتگذاری بسیار پایینتر از حد واقعی محصول است.»
با این حال، عامل پزشکان عمومی جوانتر نیز وجود دارد که به نظر میرسد تمایل بیشتری به افزودن مفهوم تخصص به طبابت عمومی خود یا حتی ایجاد یک مطب کاملاً تخصصی دارند. این مسیری است که تعدادی از چشمپزشکان سالهاست دنبال میکنند. آن دسته از پزشکان عمومی که تخصص را انتخاب میکنند، این کار را به عنوان راهی برای متمایز کردن خود و متمایز کردن مطبهایشان انجام میدهند.
اما، همانطور که برخی از مدیران توسعه سازمانی دریافتهاند، تخصص برای همه مناسب نیست. رایت گفت: «علیرغم جذابیت تخصص، اکثر مدیران توسعه سازمانی همچنان کلینگر هستند و معتقدند که کلینگر بودن به جای عمیقنگر بودن، استراتژی عملیتری برای موفقیت است.»